به یاد شهید محمد علی منوری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
منوری جان فدا، کرده براه خدا منـوری جـان فـدا کرده به راه خـدا داده سر وجانخویش در پی امر اله در ره قرآن و دین جان بهکف و با وفا ز بهر فرمان حق، رضا بجان بد رضا منوری جان فدا، کرده براه خدا چون به ره عشق حق عاشق وجانانه بود بهر وصال خدا ز شوق پروانه بود به جمع یاران خود گوهر یـکدانه بـود عجبجوانی عفیف، نمونه اندر صفا منوری جان فدا، کرده براه خدا ز پیروان علی ز عـاشقــان حسین مطیع...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
منوری جان فدا، کرده براه خدا منـوری جـان فـدا کرده به راه خـدا داده سر وجانخویش در پی امر اله در ره قرآن و دین جان بهکف و با وفا ز بهر فرمان حق، رضا بجان بد رضا منوری جان فدا، کرده براه خدا چون به ره عشق حق عاشق وجانانه بود بهر وصال خدا ز شوق پروانه بود به جمع یاران خود گوهر یـکدانه بـود عجبجوانی عفیف، نمونه اندر صفا منوری جان فدا، کرده براه خدا ز پیروان علی ز عـاشقــان حسین مطیع...
~$دا سال 66 -زندگینامه شهید قدمعلی کرمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید قدمعلی کرمی »
در کنار طاقچه میایستم و به عکس تو خیره میشوم. نگاه آفتابی و مهربانت هنوز هم تن رنجور و خستهام را جانی دوباره میبخشد و یاد زیبای در کنار تو بودن را برایم زنده میکند. قدمعلی، در تاریخ 6/7/1342 در روستای چنارزاهدان سرچهان از توابع شهرستان آباده، ـ قبلاً از توابع بخش آباده طشک نیریز بودـ در یکی از مناطق کوهستانی و میان چادر عشایری پا به عرصه وجود گذاشت. از همان اوان کودکی یار و غمخوار پدر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید قدمعلی کرمی »
در کنار طاقچه میایستم و به عکس تو خیره میشوم. نگاه آفتابی و مهربانت هنوز هم تن رنجور و خستهام را جانی دوباره میبخشد و یاد زیبای در کنار تو بودن را برایم زنده میکند. قدمعلی، در تاریخ 6/7/1342 در روستای چنارزاهدان سرچهان از توابع شهرستان آباده، ـ قبلاً از توابع بخش آباده طشک نیریز بودـ در یکی از مناطق کوهستانی و میان چادر عشایری پا به عرصه وجود گذاشت. از همان اوان کودکی یار و غمخوار پدر...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید شهریار عجم زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید شهریار عجم زاده »
دفتر زندگی شهریار سال 1343 درخانوادهای مذهبی و متدین در شهر آباده طشک از توابع شهرستان نیریز گشوده شد. در کنار پدر ومادری مهربان فرار و فرود زندگی را لمس کرد. سپس برای دانش اندوزی راهی مدرسه شد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت گذراند. مشکلات زندگی مانع از تحصیل او در مقاطع بالاتر شد. برای کمک در تأمین معاش زندگی، با عزمی راسخ و مردانه مشغول تلاش گردید و در جهت رفع مشکل اقتصادی خانواده خود...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید شهریار عجم زاده »
دفتر زندگی شهریار سال 1343 درخانوادهای مذهبی و متدین در شهر آباده طشک از توابع شهرستان نیریز گشوده شد. در کنار پدر ومادری مهربان فرار و فرود زندگی را لمس کرد. سپس برای دانش اندوزی راهی مدرسه شد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت گذراند. مشکلات زندگی مانع از تحصیل او در مقاطع بالاتر شد. برای کمک در تأمین معاش زندگی، با عزمی راسخ و مردانه مشغول تلاش گردید و در جهت رفع مشکل اقتصادی خانواده خود...
زندگینامه آزاده غلامرضا محمد حسینی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
غلامرضا محمد حسینی فرزند فلک ناز، در نوزدهم فروردین ماه سال 1345 در یکی از روستاهای دور افتاده شهرستان نیریز، بنام بشنه در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در همان روستای زادگاهش پشت سر گذاشت. در 7 سالگی وارد دبستان آیت الله طالقانی روستای بشنه شد و تحصیلات ابتدائی را با موفقیت گذراند. به دلیل اینکه مدرسه راهنمائی و دبیرستان در روستای دور افتاده بشنه وجود نداشت، موفق به ادامه تحصیل نشده و در...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
غلامرضا محمد حسینی فرزند فلک ناز، در نوزدهم فروردین ماه سال 1345 در یکی از روستاهای دور افتاده شهرستان نیریز، بنام بشنه در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در همان روستای زادگاهش پشت سر گذاشت. در 7 سالگی وارد دبستان آیت الله طالقانی روستای بشنه شد و تحصیلات ابتدائی را با موفقیت گذراند. به دلیل اینکه مدرسه راهنمائی و دبیرستان در روستای دور افتاده بشنه وجود نداشت، موفق به ادامه تحصیل نشده و در...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید رمضان خورشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد رمضان خورشيدي »
بسم الله الرحمن الرحیم بنده [اینجانب] رمضان خورشیدی، ساکن نیریز فارس، بخش پشتکوه مشکان، در مورد شهادت، اگر نصیبم شود، با شما چند کلمهای گفتگو دارم: امیدوارم که این عراقیها را به درک واصل کنم و بعد شهید شوم. من نمیتوانم ببینم که برادرانم در جبهههای سوسنگرد و جنوب کشور بجنگند و شهید و مجروح شوند، ولی من در اینجا بنشینم و کار دیگری انجام دهم. هدفم استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی ایران و محکم شدن [پایههای] انقلاب اسلامی و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد رمضان خورشيدي »
بسم الله الرحمن الرحیم بنده [اینجانب] رمضان خورشیدی، ساکن نیریز فارس، بخش پشتکوه مشکان، در مورد شهادت، اگر نصیبم شود، با شما چند کلمهای گفتگو دارم: امیدوارم که این عراقیها را به درک واصل کنم و بعد شهید شوم. من نمیتوانم ببینم که برادرانم در جبهههای سوسنگرد و جنوب کشور بجنگند و شهید و مجروح شوند، ولی من در اینجا بنشینم و کار دیگری انجام دهم. هدفم استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی ایران و محکم شدن [پایههای] انقلاب اسلامی و...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید منصور منصوری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد منصور منصوري »
بسم الله الرحمن الرحیم و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. مپندارید که آنان که در راه خدا کشته شدهاند مردهاند بلکه آنان زندهاند و نزد خدای خود روزی میخورند. به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان. با درود و سلام بر پیشگاه حضرت بقیهالله الاعظم، مهدی موعود(عج) و نائب بر حقش، امام خمینی. با سلام به تمام امت اسلامی ایران، امت شهیدپرور ایران، الآن در زمانی هستیم که زمان امتحان و آزمایش است، هر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد منصور منصوري »
بسم الله الرحمن الرحیم و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. مپندارید که آنان که در راه خدا کشته شدهاند مردهاند بلکه آنان زندهاند و نزد خدای خود روزی میخورند. به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان. با درود و سلام بر پیشگاه حضرت بقیهالله الاعظم، مهدی موعود(عج) و نائب بر حقش، امام خمینی. با سلام به تمام امت اسلامی ایران، امت شهیدپرور ایران، الآن در زمانی هستیم که زمان امتحان و آزمایش است، هر...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -دو رودخانه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
در آن زمان که گل خون به کوچه میبارید به سینه و تـن مــردان گلوله میبـــارید دو دوست خسته ز گرد ره آمده بودیم سپر به نیزه دژخیم آمده بودیم برای رزم، خروش از جگر برآوردیم براه کعبه به دستان خود سر آوردیم امید نصر به هر سینه آشیانه نمود گل امید ز فریاد ما جوانه نمود به شوق یار دویدیم دشت ایران را به خانه خانه رساندیم راز شیران را به پاس حمله ما دزد و راهزن بگریخت به همت همه، دژخیم از وطن بگریخت به موج حادثه، خود...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
در آن زمان که گل خون به کوچه میبارید به سینه و تـن مــردان گلوله میبـــارید دو دوست خسته ز گرد ره آمده بودیم سپر به نیزه دژخیم آمده بودیم برای رزم، خروش از جگر برآوردیم براه کعبه به دستان خود سر آوردیم امید نصر به هر سینه آشیانه نمود گل امید ز فریاد ما جوانه نمود به شوق یار دویدیم دشت ایران را به خانه خانه رساندیم راز شیران را به پاس حمله ما دزد و راهزن بگریخت به همت همه، دژخیم از وطن بگریخت به موج حادثه، خود...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید اصغر امید آباده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
در سال 1340 وقتیکه چهرهپاک و معصومش در میان خانواده شکفت، خانه را از عطر وجودش پر نمود. در بخش آباده طشک از توابع نیریز در آغوش گرم خانواده ایام کودکی را سپری و درس دینداری و دیگر دوستی را فراگرفت. در کنار همسالان خود راهی مدرسه ابتدائی هجرت روستای طشک شد و خاطره شاگرد بسیار موفق و عالی بودن را در کلاسهای آن مدرسه، به یادگار گذاشت. دیو سیاه تنگدستی به سراغش آمد و اورا از ادامه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
در سال 1340 وقتیکه چهرهپاک و معصومش در میان خانواده شکفت، خانه را از عطر وجودش پر نمود. در بخش آباده طشک از توابع نیریز در آغوش گرم خانواده ایام کودکی را سپری و درس دینداری و دیگر دوستی را فراگرفت. در کنار همسالان خود راهی مدرسه ابتدائی هجرت روستای طشک شد و خاطره شاگرد بسیار موفق و عالی بودن را در کلاسهای آن مدرسه، به یادگار گذاشت. دیو سیاه تنگدستی به سراغش آمد و اورا از ادامه...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید علیرضا دهقانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد عليرضا دهقاني »
بسم الله الرحمن الرحیم و لئن قتلتم فی سبیل الله او متم، لمغفره من الله و رحمه خیر مما یجمعون و لئن متم او قتلتم لالی الله تحشرون. اگر در راه خدا کشته شوید یا بمیرید در آن جهان به آمرزش و رحمت خدا نائل شوید. آن بهتر از هر چیزی است که در حیات دنیا برای خود فراهم توان آورد. اگر در راه خدا بمیرید یا کشته شوید (غم مدارید) که به رحمت ایزدی پیوسته و به سوی خدا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد عليرضا دهقاني »
بسم الله الرحمن الرحیم و لئن قتلتم فی سبیل الله او متم، لمغفره من الله و رحمه خیر مما یجمعون و لئن متم او قتلتم لالی الله تحشرون. اگر در راه خدا کشته شوید یا بمیرید در آن جهان به آمرزش و رحمت خدا نائل شوید. آن بهتر از هر چیزی است که در حیات دنیا برای خود فراهم توان آورد. اگر در راه خدا بمیرید یا کشته شوید (غم مدارید) که به رحمت ایزدی پیوسته و به سوی خدا...
سخنان شهید سرافراز در صبحگاه تاریخ 20/11/1364
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
صبحگاه روز 20/11/1364 آخرین صبحگاه مشترک دلاور مردان گردان کمیل با حضور سردار شهید علی اصغر سرافراز بود. عزیزانی که در آن صبحگاه حضور داشتند، از سخنان دلنشین و الهی او مرتبا" میگویند. هنوز در گوش آنان آوای ملکوتی او میپیچد که از بی وفایی دنیا و دل نبستن به آن میگفت. از رشادتهای امام حسین(ع) و خاندان پاک و یارانش یاد میکرد. او که خود همه تعلقات دنیوی را کنار گذاشته بود و عاشقانه به سوی معبود...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
صبحگاه روز 20/11/1364 آخرین صبحگاه مشترک دلاور مردان گردان کمیل با حضور سردار شهید علی اصغر سرافراز بود. عزیزانی که در آن صبحگاه حضور داشتند، از سخنان دلنشین و الهی او مرتبا" میگویند. هنوز در گوش آنان آوای ملکوتی او میپیچد که از بی وفایی دنیا و دل نبستن به آن میگفت. از رشادتهای امام حسین(ع) و خاندان پاک و یارانش یاد میکرد. او که خود همه تعلقات دنیوی را کنار گذاشته بود و عاشقانه به سوی معبود...